★★★ باژبود ★★★

*** عرفان و هنر اسلامی ***

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ ★★★ باژبود ★★★ خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

*** شخصیت و نهضت امام حسین (ع) به روایت آیت الله شجاعی ***


شخصيت و نهضت امام حسين (ع) به روايت آيت‌الله شجاعي


«حر» آزاده‌اي كه لياقت شهادت در كنار امام حسين (ع) را داشت :

آیت‌الله محمد شجاعي معتقد است؛ شهداي كربلا افرادي برگزيده بودند كه حتي «ابن‌عباس‌»ها به آن نرسيدند اما «حرّ بن ‌يزيد رياحي» به آن دست يافت و او لياقت شهادت در كنار امام حسين (ع) را داشت.

آيت‌الله محمد شجاعي در باب شخصيت و نهضت امام حسين (ع) سلسله سخنراني‌هايي را بيان كرده است كه هر روز از راديو قرآن تحت عنوان «چراغ هدايت» پخش مي‌شود. آنچه در پي مي‌آيد، متن سخنراني‌هاي معظم‌له است كه تقدیم شما عزیزان می شود :

* شهداي كربلا از قبل تعيين شده بودند شهداي كربلا افرادي مخصوص بودند. روايتي از ابن‌عباس آمده كه مي‌گويد: «من در زيقار به خدمت حضرت اميرالمؤمنين (ع) رسيدم. آنجا امام صحيفه‌اي بيرون آورد. از آن صحيفه جملاتي خواند كه مربوط به شهادت سيدالشهدا (ع) بود. اين صحيفه را رسول‌الله (ص) املا كرده و اميرالمؤمنين (ع) آن را نوشته بود. امام علي (ع) از آن صحيفه خواند كه فرزندش اباعبدالله الحسين (ع) چگونه، در كجا و توسط چه كسي شهيد خواهد شد و چه كساني به ياري او خواهند شتافت و چه كساني هم با او شهيد مي‌شوند.» پس معلوم مي‌شود كه اين افراد از اول مورد نظر بودند. محمدبن‌حنيفه، فرزند اميرالمؤمنين (ع) در روايتي ديگر مي‌گويد: «آنها كه با اباعبدالله (ع) شهيد شدند، نامشان از اول نزد ما معلوم بود.» در جريان واقعه عاشورا، ابن‌عباس زنده بود؛ اما چرا با آن خصوصياتي كه داشت، جزو شهدا نبود. ابن‌عباس و برخي ديگر از بزرگان حيات داشتند اما به اين توفيق نائل نشدند. حال قضاوت نمي‌كنيم ابن‌عباس را كه مفسر قرآن بوده و اينكه مثبتات او چه بوده و آيا منفي‌ياتي هم داشته و يا نه، ولي او ابن‌عباس بوده است. زماني او را مذمت كردند كه چرا از اين فيض بازماندي؟ جواب داد: «آنها كه با اباعبدالله شهيد شدند، از قبل تعيين شده بودند و نه احدي به آنها اضافه و نه احدي از آنها كم مي‌شد.» * خصوصياتي كه در زيارت‌ها براي ياران امام حسين (ع) آمده است در زيارتي كه در نيمه رجب خوانده شود، مي‌خوانيم: السلام علي الارواح المنيخة بقبر ابي‌عبدالله الحسين (ع)، اين جمله خوصيات زيادي را بيان مي‌كند؛ اما درك آن از عهده من و شما خارج است؛ ولي مي‌‌توان اشاره كرد كه مي‌گويد؛ سلام بر ارواحي كه به قبر ابي‌عبدالله حسين (ع) نزول كردند. جايگاه اصلي اين ارواح دل اباعبدالله است. در ادامه زيارت آمده؛ السلام عليكم يا طاهرين من الدّنس، سلام بر شما، اي كسلنيكه كه از هر پاكي، پاك بوديد. اين وصف بالايي است. السلام عليكم يا مهديون، سلام بر شما اي هدايت شده‌هاي خاص خدا، السلام عليكم يا ابرارالله؛ سلام بر شما نيكويان الهي. السلام عليكم و علي الملائكة الحافين بقبوركم، سلام برخود شما و بر آن ملائكه كه اطراف قبر شما هستند. در زيارت حضرت سيد‌الشهدا (ع) در شب‌هاي قدر، وقتي زيارت حضرت تمام مي‌شود، رو به شهدا مي‌شود كه اينگونه خطاب مي‌شوند؛ السلام عليكم ايّها الصديقون، صديق در لسان قرآن و ائمه (ع) معنايي دارد كه ما نمي‌توانيم آن را تصور كنيم. السلام عليكم ايها الشهداء و الصابرون، اشهد انّكم جاهدتم في‌سبيل‌الله؛ شهادت مي‌دهم شما در راه خدا به جهاد پرداختند و صبرتم علي الاذي في جنب‌الله، و بر هر ظلم و اذيتي در جنب‌الله في‌الله صبر كرديد. و نصحتم‌لله و لرسوله؛ و موعظه كرديد براي خدا و رسول (ص). حتي اتيكم اليقين؛ تا اينكه به يقين رسيديد. اين منزلت بالايي است و اين جمله را معمولاً در زيارت ائمه (ع) مي‌خوانيم؛ اما در اينجا خطاب به شهداي كربلا است. در همين زيارت شب‌هاي قدر، خاصه در خصوص حضرت ابوالفضل (ع) هم همين موضوع است. درادامه زيارت مي‌خوانيم: اشهد انك قد جاهدت و نصحت و صبرت حتي اتيك اليقين، من شهادت مي‌دهم تو مجاهدت كردي، نصيحت كردي، صبر كردي تا به يقين رسيدي. در زيارت حضرت سيدالشهداء (ع) در عيد فطر و قربان هم اين جمله را در خصوص شهدا مي‌بينيم. السلام عليكم ايها الذّابوّن عن توحيدالله، سلام بر شما اي كسانيكه از توحيد دفاع كرديد. و در زيارت نامه‌ها هم اين جمله‌ها خوانده مي‌شود كه السلام علكيم يا اولياءالله كه اوليا‌ءالله مرتبه بالايي دارد. شهداي كربلا افرادي برگزيده بودند كه حتي ابن‌عباس‌ها به آن نرسيدند اما حربن‌يزيد به آن دست يافت. * حر، آزاده‌اي كه لياقت شهادت در كنار امام حسين (ع) را داشت «حرّ» اولين كسي بود كه به مقابله پرداخت و وقتي كه صبح عاشورا بازگشت و توبه كرد، به امام حسين (ع) گفت كه من نمي‌دانستم كه با شما مي‌خواهند اين طور رفتار كنند و فكر مي‌كردم كه حرف شما را گوش مي‌كنند و از در مسالمت وارد مي‌شوند. وقتي حر راه را به امام حسين (ع) بست، گفت كه مأمور هستم كه شما را به كوفه ببرم و وقتي سيدالشهدا (ع) آن را قبول نكرد، درخواست داد تا راهي غير از مدينه و كوفه را انتخاب كند و بماند تا او قاصدي را به ابن‌زياد بفرستد تا به جنگ با امام حسين (ع) گرفتار نشود. وقتي حر گفت كه من نمي‌گذارم تا برگرديد، از درونش خبرهايي مي‌آمد، امام حسين در حين گفت‌وگو با حر به او گفت: مادرت به عزايت بنشيند! از ما چه مي‌خواهي؟ حر گفت: اگر غير تو كسي نام مادرم را مي‌برد، من متعرض به مادرش مي‌شدم و عين همان جمله را جواب مي‌دادم؛ اما من نمي‌توانم جز تكريم و تعظيم در برابر مادرت سخني بگويم. حر در مقام مقابله است، اما جمله‌ها را دقت كنيد. حتي قبل از اين وقتي امام حسين (ع) مي‌خواست نماز بخواند به حر گفت كه تو مي‌خواهي يا يارانت نماز بخواني كه حر گفت؛ نه با شما نماز خواهيم خواند و با جمعش به امام حسين (ع) اقتدا كرد. حر روز عاشورا هم تلاش كرد و صبح عاشورا به سراغ عمرسعد رفت و گفت كه آيا جدي مي‌خواهي با اين مرد به جنگ بپردازي؟ عمرسعد گفت بله و حر گفت نمي‌شود از در مسالمت وارد شوي؟ مقصودش اين بود كه بدان با چه كسي مي‌خواهي جنگ كني. عمرسعد گفت كه من هم مي‌خواستم؛ اما ابن‌زياد دست‌بردار نيست. «قرّة» يكي از هم‌عشيره‌هاي حر مي‌گويد كه وقتي حر ديد نمي‌تواند اوضاع را عوض كند و مأيوس شد از اينكه جلوي جنگ را بگيرد، يواش يواش حركت كرد و از جمع عمرسعد كنار گرفت. شخص ديگري به نام مهاجر مي‌گويد كه حر كنار گرفت و رفتار مشكوكي داشت. بعد يواش يواش از لشكر عمرسعد دور شد و به سمت ديگر ميدان رفت.

[ بازدید : 571 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 11 دی 1394 ] [ 23:55 ] [ ★★★ مجید شجاعی ★★★ ]

[ ]

نام :
ایمیل :
آدرس وب سایت :
متن :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) =D> :S
کد امنیتی : ریست تصویر
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]