در مملكتى مثل مشهد مقدس ، كه استعداد هرگونه تجارت را دارد ، ابدا يك كومپانى [ كمپانى ] و شراكت ديده نمى شود . حال آن كه مردمان صاحب ثروت هستند و مال التجاره از امتعه و محصولات ارضيه مانند قالى و ترياك و پنبه و غيره نيز الى ما شاء الله زياد است . و اين معنى هم دليل نفاق ايشان ولى در تقلب و تضييع امتعه و محصولات مملكت آن چه قالى است آنها را به قرمز و رنگ هاى قلب معيوب كردند ، آن چه ترياك است هرگاه آرد و سريش پيدا نشود خاك مو موجود است . دولت چندين بار رنگ هاى قلابى را غدغن كرد و به طور مؤكد امر داد كه ترياك را نيز به چيزهاى ديگر مخلوط نكنند ، باز به جايى نرسيد . زيرا كه مأمورين رشوت گرفته غدغن را مهمل گذاشتند . بدتر از همه شيوع كشيدن ترياك در اين مملكت است كه مرد و زن ، برنا و پير بدان سم قاتل مبتلايند و در بازار و دكاكين ، على رؤس الاشهاد ، همه مى كشند . اين است كه نه در مردان مملكت اثرى از مردى و نه در زنان لطافتى از نسوانيت باقى مانده است .
حكومت هم ابدا اعتنايى بدين عوالم ندارد و چاره اى براى دفع اين بلاى مبرم كه ، خيلى سهل است ، هم نمى كند . عجب است كه علماى مملكت نيز اين زهر قتال را مسكر نمى دانند ، حال آن كه بدتر از ساير مسكرات آدمى را بى هوش مى كند . حتى مى گفتند در خانه هاى بعضى از علما، كه دزدان زى و قيافت علماى ملت هستند ، نيز مانند چاى متداول بوده همه مى كشند .
در مسجد « گوهرشاد » مشهد ، كه از مساجد عاليه است ، در ايام اقامت آن جا در مجلس وعظ ده واعظ نشستم . همه از روى يك سرمشق از استبراء و طهارت و غسل - كه پاى را چنان بردار و چنين بگذار - سخن مى رانند . تماما مشغول به فرع اند . اصل بالمره از ميان رفته . از جهاد و آيين آن و اسباب جهاد و مدافعه وطن كه چگونه بايد باشد ، ابدا حرفى در ميان نيست ، حال آن كه دشمن دين به در خانه هايشان رسيده است . بارى ، مى توان گفت كه به ايران ، از زمان پيشداديان تاكنون ، هيچ وقت امثال اين غفلت و بدبختى روى نداده است .
★ توضیح ضروری : مطلب فوق از دو جهت ادبی و اجتماعی در این پایگاه بارگذاری گردید و لزوما" همه ی مطالب مورد تأیید اینجانب نمی باشد . بنابراین از خوانندگان گرامی متمنی است ، با کمال دقت و هوشمندی و توجه به آن عصر و روحیات نویسنده مطلب را مطالعه فرمایند .
انتقاد ایشان به علما و روحانیت ، از طرفی لزوما" انتقاد به کل حوزه و ... نبوده و از طرفی مشعر به کم بضاعتی ایشان می باشد ، در جایی ایشان میگویند : علما تماما" مشغول فرعند . این در حالیست که موضوع علم فقه ، فروعات یا همان فروع دین می باشد . پس می گوییم : علیکم بالبصیرة !
برچسب ها:
مشهد ، سیاحتنامه ابراهیم بیگ ,
[ بازدید : 527 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]