★☆★ خلاصه حالات سومین خورشید منظومه ی محمدی صلوات الله و سلامه علیه ★☆★
برچسب ها: امام حسین علیه السلام ,
[ بازدید : 3015 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
★★★ باژبود ★★★*** عرفان و هنر اسلامی ***
|
★☆★ خلاصه حالات سومین خورشید منظومه ی محمدی صلوات الله و سلامه علیه ★☆★آن حضرت روز پنج شنبه یا سه شنبه ؛ و بنابر مشهور سوّم شعبان ، سال چهارم هجری - سالی که در آن جنگ خندق واقع شد - در شهر مدینه منوّره دیده به جهان گشود . ★ ولادت آن حضرت دَه ماه و بیست روز بعد از برادرش - امام حسن مجتبی علیه السّلام - رخ داد ؛ و شش ماهه به دنیا آمد . ★ نام : حسین (صلوات اللّه و سلامه علیه) . ★ کنیه : ابوعبداللّه ، ابوعلی ّ، ابوالشّهداء ، ابوالا حرار ، ابوالضّیم و … ★ ألقاب : سیّد ، مظلوم ، رشید ، عطشان ، طیّب ، وفی ّ، زکی ّ، مبارک ، قتیل ، شهید ، سبط ، سعید و … ★ پدر : امام علیّ بن ابی طالب ، امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیه . ★ مادر : حضرت فاطمه زهراء علیها السّلام . ★ نقش انگشتر : یکی (اِنَّ اللّه بالغ امره) ، و دیگری (لا اله الاّ اللّه عدّة للقاءاللّه) بوده است . ★ مدّت عمر : آن حضرت حدود شش سال در حیات جدّش رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله ، حدود هفت سال و اندی در حیات مادرش فاطمه زهراء علیها السّلام ، ۳۷ سال در حیات پدرش امیرالمؤمنین علیّ علیه السّلام ؛ و چهل و هفت سال نیز هم زمان با برادرش امام حسن مجتبی علیه السّلام زندگی و عمر خود را سپری نمود ، که جمعا عمر با برکت آن حضرت را بین ۵۷ تا ۵۸ سال گفته اند . ★ فرزندان : در تعداد فرزندان؛ و نیز اسامی دختران و پسران امام حسین علیه السّلام اختلاف است ، ولی مشهور شش نفر گفته اند . ★ امامت : حضرت در سنّ ۴۷ سالگی ، پس از شهادت برادرش امام حسن مجتبی علیه السّلام ، روز جمعه ، ۲۸ ماه صفر ، سال پنجاهم هجری قمری به منصب امامت نائل آمد . و حدود یازده سال - در زمان حکومت معاویه و فرزندش یزید - امامت و رهبری جامعه اسلامی را به عهده داشت . ★ خروج از مدینه : حضرت شبِ یک شنبه ، ۲۸ رجب ، سال ۶۰ هجری از شهر مدینه طیّبه به سمت مکّه معظّمه خارج شد ؛ و روز جمعه سوّم شعبان همان سال وارد شهر مکّه گردید . و چون عدّه ای به سرکردگی عمرو بن سعید از طرف یزید ، به قصد آشوب و کشتار و پایمال نمودن خون حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السّلام وارد شهر مکّه شده بودند ، به ناچار حضرت روز هشتم ذی الحجّة - روز تَرْویه - پس از انجام سعی بین صفا و مروه ، که روز سه شنبه باشد به سوی عراق حرکت نمود . و روز چهارشنبه یا پنج شنبه دوّم محرّم الحرام ، سال ۶۱ هجری وارد سرزمین کربلای پربلا گردید . ★ کیفیّت شهادت : آن امام مظلوم علیه السّلام ، به دستور یزید بن معاویه ؛ و با لشکرکشی عبیداللّه بن زیاد ؛ و فرماندهی عمر بن سعد ، توسطّ شمر بن ذی الجوشن و خولی بن یزید و سنان بن انس لعنة اللّه علیهم اجمعین ، با وضعیّتی فجیع و دلخراش در حال تشنگی و غربت به قتل و شهادت رسید . ★ زمان شهادت : روز عاشورای محرّم الحرام ، سال ۶۱ قمری ، بعد از نماز عصر ؛ این حادثه دلخراش واقع گردید . ★ محلّ و چگونگی دفن : در کربلا - در ضلع غربی فرات - در همان قتلگاه خویش، توسطّ امام سجّاد علیه السّلام ؛ و یاری بنی اسد بدون غسل و کفن ، دفن گردید . ★ ثواب زیارت : از حضرت صادق آل محمّد، جعفر بن محمد علیهماالسّلام وارد شده است : هرکس که قبر شریف امام حسین علیه السّلام را با معرفت زیارت کند ، خداوند ثواب هزار حجّ مقبول و نیز هزار عمره مقبوله در نامه اعمالش ثبت مینماید و تمام گناهانش - غیر از حقّالنّاس و … - بخشوده میگردد . ★ نماز آن حضرت : دو رکعت است ، در هر رکعت پس از خواندن سوره حمد ، بیست و پنج مرتبه سوره توحید خوانده میشود ، بعد از سلام نماز ، تسبیحات حضرت زهراء علیها السّلام گفته میشود ؛ و پس از آن تقاضا و درخواست حوایج مشروعه از درگاه خداوند متعال ، که ان شأاللّه تعالی برآورده خواهد شد .
برچسب ها: امام حسین علیه السلام , [ بازدید : 3015 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] ★☆★ من یک قاتلم ، باور کنید !!! ★☆★راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار چنین روایت کرده اند : که نویسنده و متفکری صادق نام که شهرت هدایت داشتی و زبان سنسکریت و تاریخ و علوم اجتماعی و طب گیاهی و ... نیک میدانستی در نخستین جملات رمان معروف خود " بوف کور " چنین می نگارد که : " در زندگی زخمهایی است که روح را در انزوا آرام آرام می خورد و می خراشد ... " این تعبیر حکایت روز و روزگار منست . هر روز و هر آن اتفاقی و حادثه ای روح و روان مرا می خراشد و سوهانش می کشد . با خبر شدم دختر نوجوانی از همشهریان و آشنایانم دارفانی را وداع کرده است . باورش برایم بس مشکل و سخت بود . انگار می کردم که خواب میبینم . اما چه خوابی که مگر خوابش را ببینم که خواب میبینم . او به قصد خودکشی چندین و چند قرص را خورده و بار سفر را بسته بود . تحقیق که کردم معلوم شد که ایشان محصول یک خانواده ی فقیر و پریشان خال بوده است . پدر و مادرش معتاد بوده اند و نیز دایی و ... آوخ که سوختم و آتش گرفتم . دختر را زیاد دیده بودم . زیبا بود و متین . با وقار و با شخصیت . با اینکه پانزده سال بیشتر نداشت اما بسی بیش از سن و سالش فهیم بود . با خود می اندیشم که آخر چرا ؟! چرا او ؟! در این میان آیا مقصر کیست ؟ یعنی قاتل و کشنده ی او چه شخص یا چه چیزیست ؟ خیلی فکر کردم . آخرش به این نتیجه رسیدم که قاتل او جز خود من شخص دیگری نیست . آری تعجب نکنید . من قاتلم ! الآن هوش و حواسم هم سرجای خودش است . انشاالله هذیان هم نمی گویم . خودم در عین هوشیاری و درک کامل اعتراف می کنم که قاتلم ! حالا اگر علتش را بخواهید عرض کنم : من و هزاران نفر مثل خودم با اینکه دیدیم چه فاجعه ای در جریان است ، اقدامی نکردیم . چرا با کمال قاطعیت به جنگ فقری که او و خانواده اش را تهدید می کرد نرفتیم ؟! چرا فقط به فکر زندگی و رفاه خود بودیم ؟ چرا با دیو اعتیادی که کیان خانواده ی این دختر را از هم پاشیده بود ، دست و پنجه نرم نکردیم ؟! من با سکوت خود قاتلم . خداوندا مرا ببخش و بیامرز . و ای انسانها شما نیز حلالم کنید ! خود کرده را تدبیر نیست . اما غم و غصه امانم را بریده است . اگر من و ماها حواسمان به این دختر بود ، اگر پدر و مادری شایسته وی را تحت تربیت صحیحه قرار میدادند ، اگر دارای تحصیلات عالیه میشد ، اکنون در جشن عروسیش به شادخواری نشسته بودیم . افسوس که لباس سپید عروسیش کفنش شد ! دلم دارد از هم میپاشد . تصور میکنم که اگر همه چیز بر وفق مراد بود ، اکنون او دارای خانه و خانواده ای بود ، فرزندانی می آورد مثل دسته ی گل . سری بین سرها در می آورد . خانمی شایسته و برازنده ی نام ایران و ایرانی . اما حیف که نشکفته پرپر شد . و این غم تا واپسین روز حیاتم در این کره ی خاکی با من خواهد بود . ★★★ بیا تا قدر یکدیگر بدانیم // که تا ناگه ز همدیگر نمانیم ★★★ ■ مجید شجاعی / زنجان / 21 فروردین ماه سال یکهزار و سیصد و نود و هشت خورشیدی / ساعت 33 : 1 بامداد . ■ تا بعد ...
برچسب ها: قاتل ، خودکشی , [ بازدید : 515 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] ◆◆◆ خانه ی ما و خانه ی رود ◆◆◆با عرض تحیات وافره و اظهار مهر و ادب خدمت بازدید کنندگان فرهیخته ی این رسانه : مدتی این مثنوی تاخیر شد که علتش حضور بنده در یک محیط نظامی بود و ارسال مطالب و استفاده از نت محدودیتهایی داشت . در خبرها همه از سیل شنیدیم و دیدیم و سیلاب اشک بر رخمان فرو بارید و ره گم کرد . من باعث و بانی این محنت و بلا را خودمان میدانم . عالم ، عالم ظهور و ظاهر و مظهر و ظاهر کننده است . رود ، مظهر الله است . احترام به مظهر در حقیقت پاسداشت ظاهرکننده و مظهر است . ( به ضم میم ) . عالم کلمات خداوند متعال است . و صفحه ی گیتی انشایی است که بس زیبا و دل پسند از جانب هو صادر شده است . رودخانه نیز کلمه ای از کلمات تامات حضرت حق است . رودخانه همانطور که از اسمش پیداست خانه ی رود است . باید حفظش کرد . باید خانه اش را روبید . ( لایروبی ) . اما متاسفانه عده ای سودجو و فرصت طلب خانه ی رود را ویران کردند . ایشان نمی دانستند صبر رود زیاد است . درست مثل صبر خالقش . اما باز حدی دارد . خانه ی رود را ویران کردیم و حالا نوبت انتقام رود است . که می خروشد و می خراشد و ... پس بیاییم از انتقام طبیعت درس بگیریم . حرمت مظاهر الهیه را پاس داریم . و یک عمر خودمان و عزیزانمان از مواهب الهی کمال تمتع را ببریم . ★★★ انشاء الله تبارک و تعالی ★★★ برچسب ها: رودخانه ، سیل , [ بازدید : 562 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] |
|
[ طراح قالب : آوازک | Powered By : Avablog.ir ] |